به گزارش خبرگزاری علت به نقل از فارس، هفدهمین دوره مسابقات والیبال قهرمانی نوجوانان جهان که از دوم شهریور به میزبانی ایران (تهران) و در دو سالن دوازده هزار نفری آزادی و سالن فدراسیون آغاز شده بود، به پایان رسید. تیم لهستان عنوان قهرمانی را به دست آورد و بلغارستان و ایران مقام های دوم و سوم را از آن خود کردند.
هدایت تیم ایران در این دوره برعهده مسعود آرمات بود؛ در روزمه او کسب قهرمانی در رقابتهای دانشجویان جهان هم به چشم میخورد و پروسه انتخابش به عنوان سرمربی تیم نوجوانان با حواشی زیادی همراه بود. آرمات و شاگردانش در مسیر آمادهسازی خود هم با حواشی زیادی دست و پنجه نرم کردند و اتفاقات جالب پیرامون این تیم حتی تا روز پایانی و در مراسم اختتامیه هم ادامه داشت. تمام این موارد به همراه کسب عنوان سوم جهان و میزبانی رقابتها دلایلی بودند که خبرنگار ورزشی خبرگزاری فارس به سراغ مسعود آرمات رفته و گفتوگویی بیپرده را با وی انجام دهد که در ادامه میخوانید.
* جواب اعتماد رئیس و هیأت رئیسه را دادم
* هیچ قولی نداده بودم
* روسیهای را کنار زدیم که از سال 2013 روی سکو بود
* هوتهم در کودکی مربیام بود، اما مشغله کاری داشت
* صادقیانی دغدغه تیم باشگاهیاش را داشت
* هیچکس با ناراحتی از ما جدا نشد
* دوست داشتیم با هوتهم ادامه دهیم، اما کارخانه آمد
* بازیکنان صحبتهای کارخانه را به جان میخریدند
* فقط من تلاشهای بیوقفه داورزنی را دیدم
* برخیها میگویند آرمات چاپلوسی میکند!
* دست تمام منتقدان را میبوسم
* لابی من اول خدا و بعد هم رزومهام بود
* بیشترین مدال جهانی را دارم
* کسی از من نپرسید که چرا یک بازیکن از ایتالیا برنگشته است!
* بعد از شکست به لهستان بازیکنان نمیتوانستند شام بخورند
* شاگردانم برخلاف لهستان، مردانه جنگیدند و به روح ورزش احترام گذاشتند
* آخر شدن را به قهرمانی با بیاخلاقی و بیمعرفتی ترجیح میدهم
* 7 یا 8 بازیکن از این تیم نوجوانان به رده بزرگسالان خواهند رسید
* اگر قرار بود از شرایط میزبانی استفاده کنیم، لهستان را در گروه خود قرار نمیدادیم
* برخی دنبال این بودند که تیم نتیجه نگیرد و پدر مرا دربیاورند
* چه فرقی میکند چه کسی کاپ را میگیرد؟
* میتوانستم به یکی از مربیان مدال نداده و آن را به پزشک یا بدنساز بدهم
* از دکتر مهدی احمدی تیم عذرخواهی میکنم
* شاید از FIVB درخواست کنیم چند مدال برایمان ارسال کنند
* صحبتی برای حضورم در تیم جوانان نشده است
* هر جایی که بخواهند کار میکنم چون سرباز والیبال هستم
* با هیچ تیم باشگاهی به توافق نرسیدهام
* از پروسه انتخابتان به عنوان سرمربی تیم نوجوانان آغاز کنیم. در این مسیر چه صحبتهایی انجام شد که شما به عنوان جانشین محمد وکیلی انتخاب شدید؟
ابتدا از زحمات محمد وکیلی و همکارانش تشکر میکنم. آنها در ادوار گذشته بسیار برای تیم نوجوانان تلاش کردند. وقتی فدراسیون تصمیم گرفت سرمربی تیم را تغییر دهد، من به عنوان یکی از گزینهها مطرح شدم. نام چند مربی دیگر هم روی میز رئیس فدراسیون و هیأت رئیسه بود، اما با بررسیهایی که صورت گرفت، این وظیفه را به من دادند. باید از رئیس فدراسیون و هیأت رئیسه تشکر کنم که به من اعتماد کردند و خوشبختانه توانستیم با مدت کمی که در اختیار داشتیم، جواب این اعتماد را بدهیم. ناگفته نماند ما در این دوره تنها به تیمی باختیم که در مجموع یک ست را به حریفان واگذار کرد و 5 سال باهم تمرین کرده بودند.
* در پروسه انتخابتان به عنوان سرمربی تیم نوجوانان آیا شما قول خاصی به مسئولان فدراسیون داده بودید؟
خیر؛ من هیچ قولی نداده بودم. تنها صحبتی که شد، این بود که تلاش کنیم تا بهترین نتایج کسب شده و بهترین استعدادها شناسایی شوند و من هم پذیرفتم. طرفین قولی به هم ندادند و هدف همه این بود که یک بار دیگر نام ایران بر سر زبانها بیفتد و پرچم کشورمان در یک میدان بزرگ برافراشته شود. خوشبختانه این اتفاق هم افتاد. اگر ما در فینال به لهستان میخوردیم و میباختیم و دوم میشدیم شاید کمی سخت بود، اما در دیدار ردهبندی توانستیم تیم روسیه که از سال 2013 روی سکو بود را شکست دهیم که فکر میکنم اتفاق خوب و بزرگی بود.
* بعد از آغاز کارتان و در مسیر آمادهسازی تیم، چند نفر از اعضای کادر فنی از جمله آرش صادقیانی، حامد صمدی و هوتهم جمع شما را ترک کردند. آیا ممکن است حالا که مسابقات هم تمام شده دلایل جدایی این نفرات را بیان کنید؟
حامد صمدی برای کسب تجربه در کنار ما حضور داشت. هوتهم هم به عنوان مدیر فنی در کنار ما بود. وی از کودکی مربی من بود و من خاطرات خوبی با وی دارم. به همین دلیل درخواست کردم که در کنار ما باشد. متاسفانه وی به دلیل مشغله کاری چندین بار از من خواست تا تیم را ترک کند و ما هم از او خواستیم حداقل هفتهای دو روز به تیم سر بزند تا بتوانیم از تجربیاتش استفاده کنیم. تمام پیامهایی که بین ما رد و بدل شد، موجود است و هیچ مشکلی در این مسیر وجود نداشت. او حتی برای تیم آرزوی موفقیت هم کرد. من از کودکی با وی کار کردم و میدانم وقتی مسئولیتی به او سپرده میشود دلش میخواهد که صفر تا صد کار کند، اما چون در تیم نوجوانان نمیتوانست این شرایط را داشته باشد با عذرخواهی از سایر اعضای کادر فنی، جمع ما را ترک کرد. جدایی وی کاملاً دوستانه بود و در جریان مسابقات هم چندین بار با من تماس گرفت نکاتی را گوشزد کرد.
* آیا میتوانید دلایل جدایی آرش صادقیانی را هم بیان کنید؟
صادقیانی یکی از مربیان خوب و جوان و آیندهدار والیبال ایران است. من خودم از وی خواستم که برای این دوره کنار ما باشد، اما در مسیر آمادهسازی تیم درگیر تیم باشگاهی خود هم بود. صادقیانی سرمربی تیم مریوان بود و مشغله کاریاش موجب شد تا از ما جدا شود. به هر حال هر تیم باشگاهی برای حضور در لیگ برتر دغدغه ها و مشکلاتی دارد که باید به آنها رسیدگی میکرد. با این حال آرش به من کمک فکری میداد و باید از او هم تشکر کنم. خوشبختانه هیچکس با ناراحتی از ما جدا نشد.
* بعد از این جداییها مصطفی کارخانه به عنوان مشاور فنی به کادر فنیتان اضافه شد. شرح وظایف کارخانه چه بود؟
ما دوست داشتیم که هوتهم به کارش با ما ادامه دهد، اما به هر حال بعد از جدایی وی، کارخانه به جمع ما اضافه شد. از زمانی که وی به عنوان یک بزرگتر و مربی باتجربه در کنار ما حضور پیدا کرد، اول از همه از نظر روحی شرایط تیم را تقویت کرد. از نظر فنی هم صحبتهایی را با من انجام داد. در جریان مسابقات هم گاهی به رختکن آمد و صحبتهایی را با بازیکنان انجام داد که بسیار جالب و تاثیرگذار بود. شاگردانم تمام صحبتهای وی را به جان میخریدند و جنگنده وارد میدان میشدند. این کارها در رده نوجوانان بسیار سخت است و باید از کارخانه تشکر کنم.
* در ادامه مسیر آمادهسازی و در شرایطی که فدراسیون اوضاع مناسبی نداشت، تیم نوجوانان را به اردوی تدارکاتی ایتالیا اعزام کرد. این سفر چقدر به آمادهسازی تیم کمک کرد؟
ما میدانستیم که در شرایط سخت کرونایی فدراسیون اوضاع مناسبی ندارد و اعزام تیمها خیلی سخت است. اگر من از داورزنی، تقوی و مرادی تشکر میکنم واقعاً بدون هیچ چشم داشت و قصدی است. آنها تمام تلاششان را کردند تا بهترین شرایط برای تیم نوجوانان فراهم شود. نگاه آنها این بود که تیم ملی موفق شود و مردم خوشحال شوند. افراد زیادی از من ایراد گرفتند که چرا اینقدر از داورزنی تشکر میکنم، اما این صحبتها برایم اهمیتی ندارد و بازهم تشکر میکنم، چون خودم شاهد تلاشهای بیوقفه او بودم. من از داورزنی درخواست کردم که برای کمک به تیم نوجوانان مسابقات لیگ باشگاههای کشور را برگزار کند و او هم بعد از بررسی شرایط، ریسک کرونا و سایر موارد را به جان خرید و دستور برگزاری مسابقات در کاشان را داد. اینکار خیلی شهامت میخواهد و اگر حالا من تعریف و تمجید میکنم برخیها میگویند آرمات چاپلوسی میکند! اگر تیم نتیجه نمیگرفت برخیها انتقاد میکردند، حالا که نتیجه گرفته هم انتقاد میکنند. بابت حمایتهای من از داورزنی هم برخیها انتقاد میکنند و اگر این کار را هم نکنم بازهم انتقاد میکنند. من دست تمام منتقدان را میبوسم، اما فقط خودم میدانم که داورزنی تمام خواستههای مرا محقق کرد.
* قبل از انتخاب سرمربی تیم نوجوانان برخیها معتقد بودند که آرمات تنها با لابی شانس نشستن روی نیمکت تیم را دارد.
احترام خاصی برای تمام منتقدان قائل هستم. اگر پیمان اکبری، بهروز عطایی یا هر عزیز دیگری را انتخاب میکردند بازهم صحبت از لابی میشد. لابی من اول خدا و بعد هم رزومهام بود. تیم دانشجویان ایران بعد از 58 سال با هدایت من قهرمان دنیا شد. مربیان زیادی در تیم دانشجویان کار کردند، اما به این موفقیت نرسیدند. مسابقات دانشجویان جهان اصلاً سطح پایین نیست. ضمن اینکه حدود 10 - 12 سال در تیم جوانان کار کردم و قهرمانی آسیا و جهان را در کنار عطایی تجربه کردم. یکی از مربیانی هستم که بیشترین مدال جهانی را دارم. در رده باشگاهی هم غیر از سال گذشته که خودم استعفا کردم و غیر از شرایطی که در اردکان داشتم در سایر تیمها عملکردم مشخص است. رزومه من خوب است و اصلاً درست نیست که خودم در این خصوص صحبت کنم. اگر شما هم رئیس فدراسیون باشید آیا کسی که روزمه نداشته باشد را برای هدایت تیم ملی انتخاب میکنید؟ به تمام انتقادها احترام میگذارم، چون همین انتقادها انگیزه من را بالا برد. ضمن اینکه این تیم با 4 ماه تمرین توانست عنوان سوم جهان را کسب کند.
* یکی از بازیکنان در پایان اردوی ایتالیا نتوانست به ایران بازگردد؛ علت این اتفاق چه بود؟
زمان برگشت به ایران تست کرونای یکی از بازیکنان مثبت اعلام شد و مجبور بود 12 روز در ایتالیا بماند. همین روی روحیه سایر بازیکنان هم تاثیر گذاشت. خوشبختانه با تلاشهای مهدی احمدی، پزشک تیم که تمام مدت در کنار او حضور داشت، تست وی منفی شد و توانست با سلامتی به کشور بازگردد. باید از دکتر احمدی هم تشکر ویژه داشته باشم.
* چرا در همان زمان این خبر رسانهای نشد؟ آیا شما نخواستید این اتفاق رخ دهد یا اینکه سیاست فدراسیون مخفیکاری بود؟
بعد از اردوی ایتالیا کسی از من سوالی نپرسید و شرایطی نبود که بخواهم درمورد این اتفاق با رسانهها صحبت کنم. اگر اطلاعرسانی نشده هم من بیاطلاع هستم. باتوجه به اینکه نام ویروس کرونا کمی نگران کننده است، از ابتدا به خانواده آن بازیکن اعلام کردیم که شرایط ویزای او دچار مشکلاتی شده تا نگران نباشند. در ادامه وقتی با خانواده او صحبت کردیم و شرایط را توضیح دادیم، دیگر چیزی برای مخفی کردن وجود نداشت.
* تیم گواتمالا برای مسابقات جهانی به ایران نیامد؛ این موضوع چقدر روی روند آمادهسازی تیم تاثیرگذار بود؟
وقتی گواتمالا به ایران نیامد، ضربه فنی شدیدی به ما وارد شد. ما تجربه حضور در مسابقات رسمی را نداشتیم و عدم حضور این تیم هم کمی ما را اذیت کرد. به این ترتیب بازی اول ما با هند برگزار شد و سرمربی این تیم هم کری خوانده بود که ایران را شکست خواهیم داد. وقتی لهستان ما را شکست داد، کار کمی برای ما سخت شد و در مرحله دوم به جمهوری چک و آرژانتین روبرو شدیم. چک نایب قهرمان اروپا بود و آرژانتین هم در قاره خود در جمع مدعیان قرار داشت. در رده نوجوانان وقتی تیم میبازد، شرایط روحی بازیکنان بهم میریزد و ریکاوری آنها کار بسیار سختی است. بعد از اینکه به لهستان باختیم، بازیکنان تصور میکردند که دنیا به آخر رسیده و نمیتوانستند شام بخورند. اگر به چک یا آرژانتین میباختیم، کار بسیار برای ما سخت میشد و همین موضوع همه را نگران کرده بود. وقتی چک و آرژانتین را شکست دادیم، خیال همه راحت شد و انگیزه بالایی داشتیم که لهستان را شکست دهیم. لهستانیها با حواشی که در بازی اول ایجاد کردند، بازیکنان را تحت فشار قرار دادند. آنها کار خود را بلد هستند و به شاگردانم گوشزد کرده بودم که اگر وارد حاشیه شویم ما بیشتر ضربه خواهیم خورد. لهستانیها در تمام رده های سنی کارشان را بلد هستند، اما بازیکنان من مردانه جنگیدند و به روح ورزش احترام گذاشتند.
* کمی بیشتر درمورد بازی با لهستان صحبت کنیم. در تصاویر تلویزیونی برخلاف اظهارات شما به گونهای دیده میشد که بازیکن ایران درگیریها را آغاز کرده است.
من در رختکن بودم. وقتی بازیکنان وارد سالن شدند، با کمی تاخیر همراه با امین شاکری به سمت سالن حرکت کردم. وقتی وارد شدم، دیدم که سرمربی لهستان حمله کرده به سمت دو بازیکن تیم و درگیری لفظی بین آنها ایجاد شده است. وقتی دلیل را جویا شدم، سرمربی لهستان اعلام کرد که بازیکن ایران به او نگاه کرده است! به ناظر اعلام کردم که اگر بازیکن من اشتباهی انجام داده مطرح کنند تا همین حالا وی را اخراج کنم، اما نگاه کردن دلیل خوبی برای ایجاد درگیری نیست. بازی ناظر دارد و هر اتفاقی رخ میدهد باید با آنها هماهنگ شود. لهستانیها در تمام ردههای سنی این کارها را میکنند. اگر تصور کنیم که بازیکنان ایران مشکل داشتند، چرا با سرمربی آلمان هم درگیر شدند؟ آیا او هم مشکل داشت؟ من قهرمانی که با بیاخلاقی و بیمعرفتی باشد را نمیپسندم.
* چند نفر از بازیکنان تیم نوجوانان توانایی رسیدن به تیم ملی بزرگسالان را دارند؟
اگر این تیم مورد حمایت قرار بگیرد و بازیکنان رها نشوند حدود 7 یا 8 بازیکن از این تیم به رده بزرگسالان خواهند رسید. من اعتقاد دارم که بازیکنان باید پله پله رشد کنند و نباید آنها را ناگهان از رده نوجوانان به بزرگسالان بفرستیم. ما اگر تجربه داشتیم و از دو سال قبل تمرین کرده بودیم، حتی اگر چهارم هم میشدیم حداقل 3-4 بازیکن در تیم منتخب قرار میگرفتند. زمان کمی در اختیار داشتیم و تقریباً حدود یک ماه با ترکیب اصلی تمرین کردیم.
* برخیها اعتقاد دارند که اگر ایران میزبان این مسابقات نبود، نمیتوانست حتی عنوان سوم را کسب کند.
میزبانی در شرایطی میتوانست روی نتیجه تیم تاثیرگذار باشد که مسابقات با حضور تماشاگران برگزار شود و تمام داوران ایرانی باشند، اما وقتی همه چیز زیر نظر فدراسیون جهانی است چگونه میتوان از شرایط میزبانی سود برد؟ به نظرم فدراسیون ایران در این شرایط کرونایی شهامت به خرج داد و با گرفتن میزبانی فقط هزینه کرد وگرنه هیچ نفوذی در کار نبود. اگر قرار بود از شرایط میزبانی سود ببریم لهستان را در گروه خودمان قرار نمیدادیم و به گونه ای برنامهریزی میکردیم که در فینال با لهستان روبرو شویم. برخیها دنبال این بودند که تیم نتیجه نگیرد و پدر مرا دربیاورند. حتی اگر چهارم هم میشدیم و با وجود یک پله رشد نسبت به دوره گذشته بازهم خیلیها انتقاد میکردند. پشت سر وکیلی که تیم را قهرمان جهان هم کرده همین حرفها مطرح میشود. دلم نمیآید بگویم منتقدان غرضورزی میکنند، چون دست بوس آنها هستم و بازهم میگویم که انتقادهای آنها انگیزه من را بیشتر کرد.
* انتقاد دیگری که مطرح میشود مربوط به مراسم اختتامیه است؛ جایی که برخلاف سایر تیمها کاپ قهرمانی را بجای کاپیتان به سرمربی ایران دریافت کرد!
متاسفانه دوستانی که در محل حضور نداشتند این صحبتها را مطرح میکنند. ما روی سکو بودیم و یونس جوان، کاپیتان تیم ما هم در کنار سایر بازیکنان ایستاده بود. زمانی که مسئولان برای اهدای کاپ آمدند داورزنی سراغ کاپیتان تیم را گرفت که او در انتهای صف ایستاده بود، اما به دلیل کمبود زمان معاون وزیر اعلام کرد که ایرادی ندارد و کاپ را به دست سرمربی بدهیم. حالا چه فرقی میکند که چه کسی کاپ را میگیرد؟ تمام بازیکنان خوشحال بودند و طرح این موضوعات واقعاً خندهدار و عجیب است. من چون وسط ایستاده بودم کاپ را دریافت کردم و در ادامه همه با کاپ عکس گرفتند.
* دو عضو کادر فنی (مهدی احمدی و مهدی هاشمی) هم در مراسم حضور نداشتند که گویا علت این موضوع عدم دریافت مدال بود.
فدراسیون جهانی والیبال 17 عدد مدال ارسال کرده بود که 12 مدال سهم بازیکنان بود و 5 مدال هم به کادر فنی میرسید. سرپرست، سرمربی و سه مربی که روی نیمکت بودند باید مدال را میگرفتند. در قانون فدراسیون جهانی بدنساز اصلاً جز افرادی نیست که باید مدال بگیرد، اما پزشک باید میگرفت. عسگری، سرپرست تیم این مدال ارزشمند را به گردن امین شاکری انداخت و بابت زحماتش از وی تشکر کرد. من به مهدی هاشمی خسته نباشید میگویم، اما توزیع مدال نه دست من بود و نه دست فدراسیون. خیلی تلاش کردم که تعداد مدالها افزایش پیدا کند، اما شرایط فراهم نبود، چون فدراسیون جهانی این تعداد را تعیین کرده بود. نظر من بود که چه نفراتی مدال بگیرند. من میتوانستم به یکی از مربیان مدال نداده و آن را به پزشک یا بدنساز بدهم. فدراسیون هیچ نقشی در این موضوع نداشت و ما چون 3 مربی روی نیمکت داشتیم مدالها را بین آنها تقسیم کردیم. دکتر احمدی از جمله افرادی است که من هر تیمی داشته باشم به او اعتماد میکنم. احمدی بسیار برای تیم زحمت کشید و اصلاً نمیتوان تلاشهای او را نادیده گرفت. از او عذرخواهی میکنم و واقعاً نمیدانستم تعداد مدالها 17 عدد است. داورزنی به من قول داد که از آنها دلجویی کند؛ ضمن اینکه احتمالاً با فدراسیون جهانی رایزنی کنیم تا چند مدال دیگر برای ما ارسال کند تا شرمنده کسی نشویم.
* در شرایطی که شما مشغول به فعالیت بودید اعلام شد که محمد وکیلی سرمربی تیم نوجوانان 1401 شده است و این اتفاق یعنی با هر نتیجهای شما بعد از مسابقات دیگر سرمربی این تیم نخواهید بود. آینده کاری شما در ردههای ملی چگونه خواهد بود؟
نگاه ما باد ملی باشد. تصور میکنم این تصمیم به این دلیل گرفته شد که اتفاقی که برای ما افتاد برای تیم دوره بعد رخ ندهد. یعنی هم کادر فنی زمان داشته باشد و هم بازیکنان بتوانند کسب تجربه کنند. وکیلی استعدادیابی کرد و چون تیم نونهالان نداشتیم او را به عنوان سرمربی نوجوانان 1401 انتخاب کردند. بعد از مسابقات جهانی هیچ صحبتی با فدراسیون مبنی بر حضور در تیم جوانان و .... نداشتم. هر جایی که فدراسیون بخواهد کار خواهم کرد، چون سرباز والیبال هستم. فدراسیون روی من سرمایهگذاری کرده است و گوش به حرف مسئولان خواهم بود. نمیدانم چه تصمیمی برای من خواهند گرفت، اما برای وکیلی و همکارانش آرزوی موفقیت میکنم.
* تیم ملی بزرگسالان کشورمان با کادری ایرانی و بازیکنانی جوان راهی مسابقات قهرمانی آسیا شده است. شرایط این تیم را چگونه ارزیابی میکنید؟
اگر تیم ملی قهرمان شود اعتبار مربی ایران بالا میرود. عطایی و همکارانش در حال دفاع از حیثیت تمام مربیان ایرانی هستند. همه باید برای تیمی که پوستاندازی کرده و چند ستاره بزرگ خود را در اختیار ندارد دعا کنند. من شک ندارم که تمام ردههای سنی با مربیان ایرانی میتوانند موفق باشند. باید از اعتمادی که فدراسیون به مربیان داخلی کرده استفاده کنیم و شک ندارم همینگونه هم خواهد شد. باید به جایی برسیم که مربی صادر کنیم.
* امسال در چه تیم باشگاهی حضور خواهید داشت؟
سال گذشته در قزوین بودم و باید از مسئولان شهرداری قزوین تشکر کنم، اما به دلیل مشغله کاری از سمت خودم استعفا کردم. برای فصل پیشرو چند پیشنهاد داشتم، اما چون باید روی تیم نوجوانان تمرکز میکردم، وارد مذاکره جدی با هیچ تیمی نشدم. تاکنون با تیمی به توافق نرسیدهام، اما احتمال دارد در ادامه شرایط تغییر کند. فعلاً استراحت میکنم تا بتوانم از نظر روحی و جسمی ریکاوری کنم.
انتهای پیام/