خبرگزاری علت به نقل از فارس : یوسف نوری مسؤول خیرین سلامت دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی و رئیس کمیته گردشگری کودک اتاق بازگانی ایران در یادداشتی نوشت: از روزی که ویروس عالمگیر کرونا[1] در سال 1398(2019)، وارد کشور شد، حدود 18 ماه میگذرد. کسی باور نمیکرد که این ویروس میلیونها نفر را در جهان به کام مرگ فرو برد، به پیک ششم(سویه لامبدا) برسد، کسب و کارها را تعطیل کند، ... و انسانها را این همه از هم دور کند.
اقدامات پیشگیرانه به ویژه رعایت فاصله اجتماعی و قرنطینه در برابر ویروس کرونا به سرعت سبک زندگی مردم جهان را تغییر داده است. نگرانیهای زیادی در مورد پیامدهای طولانیمدت کرونا ویروس بر سلامت عمومی و تأثیر بر ابعاد اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی انسان دیده میشود.
به منظور جلوگیری از این پیامدهای زیانبار، دولتها باید هر تصمیمی را که برای تحمیل قرنطینه در نظر گرفتهاند با دقت بررسی کنند و خدمات مراقبتهای اجتماعی خانواده باید با خدمات بهداشت روانی همکاری کنند تا اطمینان حاصل شود که آثار زیانبار این ویروس تا حد ممکن قابل تحمل است. چون وضعیت قرنطینه ممکن است منجر به انزوای اجتماعی خانواده ها و افراد شود و باعث ایجاد یا تشدید ناراحتی روانی در بین مردم شود.
متأسفانه ویروس کرونا فراگیرتر از سایر شیوعهای تنفسی همهگیر بوده و در عین حال رفتار ویروس و ایجاد سویههای جدید آن غیرقابل پیشبینی است و تأثیر منفی قابل توجهی بر سلامت روان جامعه به ویژه کودکان داشته است.
فعالان نظام سلامت، مدیریت و مقابله با ویروس کرونا را از طریق مثلث؛ سرعت بخشیدن به واکسیناسیون، رعایت فاصلهگذاری اجتماعی و استفاده از ماسک میسر میدانند. با آغاز موج جدید کرونا و پیک پنجم، خبرها از ابتلای کودکان حکایت دارد؛ کودکانی که پیش از این کمتر قربانی کرونا میشدند و حالا در نبود نامشان در فهرست واکسیناسیون و پیشروی گسترده بیماری، نگرانی از ابتلایشان، افزایش پیدا کرده است.
در واکنش به بیماری ویروسی کرونا، دولتها اقدامات بهداشتی و اجتماعی فوری را برای کنترل شیوع ویروس اعمال کردهاند. قرنطینه یکی از این اقدامات است که شامل محدود کردن حرکت افراد از طریق جدا کردن افراد آلوده یا مشکوک به آلودگی به منظور کاهش خطر ابتلا به عفونتهای جدید و تعطیلی مراکز آموزشی و تربیتی است.
تحقیقات نشان داده است که قرنطینه از نظر روانشناختی یک تجربه استرسزاست. عدم حضور کودکان در مدرسه و وقفههای روزمره میتواند بر سلامت جسمی و روانی آنان تأثیر منفی بگذارد. والدین همچنین ممکن است پریشانی روانشناختی خود را به کودکان منتقل کنند و رفتارهای نامناسب والدینی را انجام دهند، که میتواند به ایجاد علائم استرس پس از سانحه در کودکان کمک کند.
اثرات کرونا بر کودکان
تا قبل از پیک پنجم کرونا(سویه دلتا)، این ویروس سلامت کودکان را چندان تهدید نمیکرد، اما بر اساس شواهد موجود یکی از اهداف سویه دلتای کرونا نوجوانان و کودکان بود. در این مرحله کودکان زیادی به واسطه ابتلاء به ویروس در بیمارستانها بستری شدند. سویه لامبدا[2] با نام علمی"سی 37" از کشور پرو شروع شده و تا کنون در کشورهای زیادی مشاهده شده است. این مرجله به عنوان پیک ششم شناخته میشود. پیش بینی می شود که لامبدا در آینده نزدیک به کشور ما هم وارد شود. متاسفانه در پیک ششم کودکان بیشتر از پیک پنجم درگیر خواهند شد.
یافتههای جهانی اثرات کووید ۱۹ بر کودکان نشان میدهد که بیماری همهگیر این ویروس و پیامدهای اقتصادی و اجتماعی آن بیش از دیگران به کودکان آسیب میرساند. کودکان از سه مسیر اصلی شامل اثر مستقیم ویروس که ناشی از آلودگی به خود ویروس است، اثرات غیرمستقیم آن شامل تأثیرات اجتماعی و اقتصادی اقدامات سرکوب کننده انتقال ویروس و کنترل همه گیری و همچنین، اثرات درازمدتتر آن و ایجاد تأخیر در تحقق اهداف توسعه پایدار از این بحران تأثیر میپذیرند.
همهگیری این ویروس زمینههای آسیبهای پیدا و پنهان کودکان را فراهم آورد. در خانه ماندن یا تعطیلیهایی که در اوایل و برای مدتی اندک میتواند برای آنها خرسند کننده باشد اما در طولانی مدت برای آنها کلافه کننده خواهد بود. سبک زندگی و آموزشی کودکان به یکباره تغییر کرد، از شور و هیجان و جنبه سرگمی مدرسه و بازی با دوستان کاسته شد و جنبه کاملا جدی و آموزشی مدرسه بدون آماده بودن زیرساختهای آن به خانه انتقال داده شد. بررسیها نشان میدهد که قرنطینه طولانی مدت منجر به بروز واکنش های روان شناختی و جامعه شناختی و نیز مشکلات جسمی و روانی در کودکان شده است.
آثار و پیامدهای ویروس کرونا از دو بعد قابل بررسی است:
بعد جسمی و روان شناختی؛ نیازهای ویژه کودکان در هنگام اپیدمیها و بیماریها اغلب شناخته نشده است: قرنطینه چه نوع تجربهای را برای کودکان نشان میدهد؟ چگونه ممکن است خانواده برای کاهش پیامدهای منفی فرزندان در این دوره نامطمئن و استرس مداخله کند؟
دلایلی وجود دارد که تعطیلی و بسته شدن مدرسه و روابط کودکان در قرنطینه میتواند بر سلامت جسمی و روانی آنها تأثیر منفی بگذارد. شواهد نشان میدهد که، در حالی که در حین قرنطینه در خانه هستند، کودکان فعالیت بدنی کمتری دارند، از الگوی خواب نامنظمی رنج میبرند و رژیمهای غذایی نامناسبی را دنبال میکنند. این عوامل موجب افزایش وزن و کاهش سلامت قلب و تنفس می شوند.
در کنار این اثرات سوء بر سلامتی، عوامل تنشزای روان شناختی نیز ممکن است در طول دوره های طولانی قرنطینه بروز پیدا کند. به ویژه، کودکان ممکن است از کمبود فضای شخصی، بیحوصلگی، شکلگیری ناکافی در مورد وضعیت قرنطینه و عدم ارتباط شخصی با دوستان، همکلاسی ها و معلمان رنج ببرند.
تعامل بین سبک زندگی و عوامل استرس زای روان شناختی در حین قرنطینه میتواند اثرات منفی سلامتی را در یک حلقه معیوب تشدید کند. همه این عوامل استرس زا بر تشدید میزان خلق و خو و اضطراب و همچنین درک واقعیت کودکان مؤثر است. همچنین ماندن کودکان در خانه سبب شده است که بیشتر در معرض خشونت خانگی قرار بگیرند و سلامت روانی و امنیت کودکان در این شرایط به خطر بیفتد.
تحقیقات نشان داده است، قرنطینه و انزوا در زمینه یک بیماری همه گیر یا فاجعه می تواند برای کودکان و والدین آسیب زا باشد. اسپرنگ و سیلمان[3]، دریافتند که 30٪ از کودکان و 25٪ والدین در شرایط قرنطینه یا ایزوله از معیارهای اختلال استرس پس از سانحه[4] برخوردار هستند. با توجه به طولانی شدن این پدیده دولت و نهادهای مربوطه(دولتی، خصوصی و غیرانتفاعی و خیریهای) آمادگی برخورد با اختلالات پس از این سانحه را به ویژه در کودکان داشته باشند. همچنین مشکل تمرکز، بی حوصلگی، تحریک پذیری، بی قراری، عصبی بودن، احساس تنهایی، ناراحتی و نگرانی، افزایش علائم عاطفی، رفتاری و بیش فعالی همراه با رفتارهای برگشتی در کودکان گزارش شده است.
بعد جامعه شناختی؛ رشد اجتماعی کودکان نیز از جهات مختلف در معرض آسیب جدی قرار گرفته است. مهمترین آنها هم اختلال در روند جامعه پذیری و اجتماعی شدن کودکان به ویژه کودکانی است که نزدیک سالهای نوجوانی قرار دارند.».در مورد کودکان کم سن و سالتر این آسیب جدی مطرح است که تعامل بسیار کمتر آنها با هم بازی هایشان، بخش مهمی از آموزش اجتماعی آنها و رشد طبیعی آنها را با اختلال مواجه کند.
انتقال مدرسه به خانه و منتقل کردن تمام تنشها به درون خانواده به خصوص در خانوادههایی که خود بخاطر مشکلات اقتصادی و اجتماعی دچار ناهنجاریهایی هستند بار فشار بر خانوادهها را بیشتر کرد و انسجام خانواده را در معرض خطر قرار داده است.
اجبار به خانه ماندن و یکنواختی محیط خانه و اجبار در کنار هم ماندن تمام اعضای خانواده باعث شده که آستانه تحمل والدین و فرزندان کاهش پیدا کند و در برخورد با هر مشکلی، توان حل مسالمت آمیز آن را نداشته باشند و به خشونت کشیده شود.
این تغییر سبک زندگی باعث پرتاب زودرس کودکان به فضای مجازی و تسریع در بلوغ زودرس آنها می شود و این شیوه از زندگی باعث شده است، سبک زندگی متنوع قبلی که ترکیبی از خانه و مدرسه و بیرون بود به ترکیب فضای خانه و دنیای مجازی و حذف فیزیکی نهادهای واسط شود. درحالی که خانواده ها امکان مدیریت مناسب این فضا و سبک زندگی جدید را به طور صحیح دارا نیستند و منفعلانه و تقدیرگرایانه به پذیرش آن دست زدهاند.
راهکارهای برخورد با اثرات و پیامدهای قرنطینه کرونا
در شرایط استثنایی و چشمگیر، مانند بیماری همهگیر، دولتها باید تصمیم خود را در مورد ایجاد قرنطینه به منظور جلوگیری از شیوع ویروس با دقت بررسی کنند و برنامه ریزی برای اثرات آن در ابعاد مختلف جسمی، روانی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی بر مردم داشته باشند. آنچه در طول 18 ماه گذشته دیده شد، عموماً اقدامات دستوری و تجویزی برای رعایت پروتکل های بهداشتی بوده است و کمتر به بخش پیامدهای روانی، اجتماعی و اقتصادی این پدیده پرداخته شد. متاسفانه پیوست فرهنگی یا برنامه ویژهای برای توانمندسازی و رفتار متقابل و تعامل بیش از 9 میلیون دانشآموز ابتدایی و نوآموز پیش دبستانی در خانواده با والدین و اطرافیان تدوین و پیاده سازی نشد.
رعایت پروتکل های بهداشتی: اقدامات محافظتی، مانند فاصله فیزیکی و اقدامات بهداشتی.
بازی و سرگرمی در خانه: طراحی فعالیت های مورد علاقه و متناسب با سن و جنس کودکان درخانه، از جمله داستان گوئی، مشاعره، چیستان، لطیفه، فیلم، هنرهای دستی/ تجسمی و نمایشی جذاب، بازی های گروهی در منزل همراه والدین، و ... این روش ها ممکن است به کودکان در درک بیماری و تحمل قرنطینه کمک کند.
همراهی والدین: از آنجا که کودکان دائماً در معرض جریان اخبار مربوط به بیماری همه گیر قرار دارند ، والدین باید سعی کنند اغلب با آنها صحبت کنند، حقایق را توضیح دهند و به سؤالاتی که فرزندانشان دارند پاسخ دهند. این ممکن است به کودکان کمک کند تا ترس و اضطراب خود را کنترل کنند و از وحشت جلوگیری کنند. علیرغم وقفههای قابل توجه در زندگی روزمره - از جمله در مدرسه - در حین قرنطینه ، والدین باید به دنبال یک برنامه ثابت با فرزندان خود باشند.
قرنطینه می تواند فرصتی مناسب برای اثبات تعامل والدین - کودک ، درگیر کردن کودکان در فعالیت های خانوادگی و ایجاد عزت نفس و اعتماد به نفس کودکان باشد. با رویکرد صحیح والدین می توان پیوندهای خانوادگی را تقویت کرد و نیازهای روانی فرزندان را محترم شمرد.
به پدر و مادرها توصیه می شود؛ در این دوران برای کودکان بیشتر وقت بگذارند و با استفاده از کمک مشاوران خانواده تلاش کنند از هر فرصتی که سلامت کودکان را به مخاطره نمیاندازد برای انتقال تجربه اجتماعی شدن به کودکان استفاده کنند، به خصوص از راه هم بازی شدن با کودکان و نقش بازی کردن با آنها و تجربههای دیگر این چنینی که کمبود هم بازیها و هم سالان و... را ولو اندک جبران کنند.
برنامه های خارج از خانه: کودکان علاوه بر این که کنجکاو و تنوع طلب اند، نیازمند حضور در محیط هائی هستند که زمینه ی اکتشاف، مهارت زندگی، سرگرمی و لذت و حظ بصری فراهم کند. پیشنهاد می شود فرزندان همراه والدین با رعایت پروتکل های بهداشتی، هفته ای یکبار، در اماکن شهری و خارج از شهر، اردوگاه های دانش آموزی، پارک ها، مراکز آموزشی، فرهنگی، صنعتی، و ... در قالب برنامه های علمی، تجربی و مشاهده ای(سفرهای اکتشافی) از خانه خارج شوند.
مدارس می توانند با هماهنگی آموزش و پرورش برنامه هر خانواده را طوری طراحی کنند که خانواده ها با هم تلاقی نداشته باشند. با رعایت نکات و توصیه هایی برای محافظت از خانواده هنگام دور بودن از خانه سفرها را هدایت کنند.
کمک دولت به اقشار آسیب پذیر: تأمین تبلت افراد نیازمند. کمک به کسانی که شغل خویش را از دست می دهند. فقدان تبلت و از دست دادن شغل و کاهش درآمد می توانند پریشانی محیطی را افزایش دهند، برخی شرایط منطقی روانی را تشدید کنند و پیامدهای آن به کودکان آسیب رساند.
فرهنگ سازی: صدا و سیما و سایر رسانه های ارتباط جمعی(دیداری شنیداری، مجازی و غیر مجازی) باید با ایجاد جذابیت مقداری از بار فضای مجازی در آموزش و تربیت فرزندان را بر دوش بگیرد و با تولید محتوا و برنامه های موثر خانواده ها را یاری و اعضا را به همبستگی و ارتباط و انسجام بیشتر تشویق کند.
خدمات مددکاری و مشاوره حین کرونا: در طول قرنطینه، خدمات مراقبت اجتماعی خانواده و خدمات بهداشت روان کودکان باید با هم کار کنند. مداخلات از راه دور(تلفن، آنلاین) یا مستقیم برای پشتیبانی آموزشی و / یا روان شناختی/ روانپزشکی ممکن است دوباره مورد نیاز باشد. به طور خاص، باید وضعیت روانشناختی کودکان در طولانی مدت کنترل شود تا بتوان علائم اختلال پس از سانحه را تشخیص داد و برای کنترل آنها سریع مداخله کرد.
علاوه بر این، مناطق بهداشتی باید دستورالعمل های ساده ای در مورد سبک زندگی سالم ، بهداشت روان کودکان و راهکارهای زندگی با عفونت توزیع کنند. در این شرایط رسانهها باید نقش حمایتی داشته باشند. در طول برنامه گفتوگو ، تأثیر روان شناختی عادات محدود زندگی روزمره دست کم گرفته می شود. حمایت از آگاهی عمومی از طریق مداخله متخصصان، متخصصان روان شناسی کودکان یا روانپزشکان، که مسئله مشکلات مربوط به بهداشت روانی شکننده ترین افراد در جامعه را مطرح می کنند ، مهم است.
خدمات مشاورهای پسا کرونا: با توجه به طولانی شدن این پدیده دولت و نهادهای مربوطه باید برنامه ریزی و آمادگی لازم برخورد و درمان اختلالات پس از این سانحه(PTSD) را در کودکان داشته باشند.
استفاده از ظرفیت مؤسسات خیریه و سمنهای سلامت: یکی از طرق مؤثر فرهنگ سازی، مشاوره و مددکاری حین و پس از کرونا به کودکان و خانواده آنان بسیج مؤسسات خیریه و سمنهای سلامت(غیر مجازی و مجازی) است که متاسفانه از این ظرفیت عظیم به خوبی استفاده نشده است. دولت به ویژه وزارت آموزش و پرورش می تواند با تعامل سازنده توان و تجارب این مؤسسات داوطلبانه در راستای بهداشت روانی و کاهش آسیبهای اجتماعی ناشی از ویروس کرونا را در کودکان به خدمت بگیرد.
[1] COVID-19 Pandemic
[2] lambda
[3] Sprang & Silman
[4] اختلال استرس پس از سانحه(PTSD ) مجموعه ای از علائم است که در پی مواجهه با حوادث آسیب زای زندگی ایجاد می شوند و فرد به صورت ترس، درماندگی و وحشت شدید به این تجربه پاسخ میدهد، حادثه را دائماً در ذهن خود مجسم میکند و در عین حال می خواهد از یادآوری آن اجتناب کند. برای تشخیص این اختلال، علائم آن باید حداقل به مدت یک ماه طول کشیده باشد و بر حوزههای مهم زندگی فرد(حوزههای خانوادگی، شغلی، تحصیلی و ...) تأثیر چشمگیری گذاشته باشند.
انتهای پیام/